بازار کار جهانی در مسیر تغییرات عمیق ساختاری قرار گرفته است. بر اساس دادههای منتشرشده، حدود ۲۲ درصد از مشاغل موجود تا سال ۲۰۳۰ دستخوش دگرگونی خواهند شد. این تغییر شامل ۱۴ درصد ایجاد فرصتهای جدید و ۸ درصد حذف نقشهای فعلی است که در مجموع معادل ۷۸ میلیون موقعیت شغلی خالص خواهد بود.
🚀 سریعتر برو به قسمت:
نیروهای محرک این تحولات را میتوان در سه دسته اصلی طبقهبندی کرد. نخست، پیشرفت فناوری و گسترش دسترسی دیجیتال که همزمان فرصتهای شغلی تازه در حوزههایی مانند داده و هوش مصنوعی ایجاد میکند و برخی نقشهای اداری و تکراری را از میان میبرد. دوم، گذار سبز و سیاستهای زیستمحیطی که نیاز به مشاغل مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر، حملونقل پاک و مدیریت پایداری را افزایش میدهد. سوم، تغییرات جمعیتی و فشارهای اقتصادی که تقاضا برای مشاغل مراقبتی، آموزشی و خدماتی را تقویت میکند.
این روندها بهطور مستقیم بر مسیر مشاغل آینده، انتخاب مسیرهای تحصیلی، و راهبردهای منابع انسانی در سازمانها اثرگذار خواهند بود. به همین دلیل شناخت دقیق آنها برای افراد، کسبوکارها و سیاستگذاران اهمیت حیاتی دارد. در این مقاله از وبسایت سعید تقوی، به تحلیل دادههای گزارش «آینده مشاغل ۲۰۲۵» از مجمع جهانی اقتصاد (WEF) میپردازیم و بررسی میکنیم که کدام مشاغل تا سال ۲۰۳۰ پرتقاضا، در حال رشد یا در معرض حذف هستند.
بازار کار جهانی در دوره ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ با ترکیبی از رشد، کاهش و جابهجایی ساختاری مواجه خواهد شد. برخلاف برداشتهای خوشبینانه یا فاجعهمحور، دادههای موجود تصویری دوگانه و غیرخطی از آینده ترسیم میکنند: همزمان با رشد شدید در برخی نقشهای نوظهور، روند حذف یا کمرنگ شدن در بسیاری از مشاغل سنتی ادامه خواهد داشت.
برآوردها نشان میدهد که تا سال ۲۰۳۰، حدود ۲۲ درصد از نقشهای شغلی فعلی در سطح جهانی دستخوش جابهجایی خواهند شد. این جابهجایی شامل ایجاد حدود ۱۴ درصد نقشهای جدید (معادل تقریبی ۱۷۰ میلیون شغل) و حذف حدود ۸ درصد از نقشهای موجود (نزدیک به ۹۲ میلیون شغل) است. در مجموع، خالص این تغییرات به ایجاد ۷۸ میلیون شغل جدید میانجامد. اما این فرصتها بهطور مساوی توزیع نمیشوند و وابسته به مهارت، منطقه جغرافیایی، زیرساختهای دیجیتال و سیاستگذاری است.
تغییر مهارتها نیز همزمان با این تحولات اتفاق میافتد. پیشبینی میشود که ۳۹ درصد از مهارتهای اصلی کارکنان تا سال ۲۰۳۰ تغییر کند. این بدان معناست که بسیاری از افرادی که در مشاغل پایدار باقی میمانند نیز باید برای حفظ موقعیت خود، مهارتهای جدیدی کسب کنند.
این جدول خلاصهای از مهمترین دادههای کمی گزارش است که به درک عمق و جهت تغییرات کمک میکند:
شاخص کلیدی | مقدار پیشبینیشده تا ۲۰۳۰ | توضیح |
جابهجایی کلی مشاغل | ۲۲٪ از کل اشتغال فعلی | شامل ایجاد و حذف مشاغل |
ایجاد مشاغل جدید | حدود ۱۴٪ (≈۱۷۰ میلیون) | ناشی از فناوری، انرژیهای پاک، مراقبت و آموزش |
حذف مشاغل موجود | حدود ۸٪ (≈۹۲ میلیون) | عمدتاً در نقشهای تکراری و دفتری |
رشد خالص اشتغال | +۷٪ (≈۷۸ میلیون) | فرصتهای بالقوه برای جویندگان کار |
تغییر مهارتهای موردنیاز | ۳۹٪ از مهارتهای کلیدی فعلی | الزام به بازآموزی و ارتقا |
مهمترین عامل تغییر | دسترسی دیجیتال (≈۶۰٪ شرکتها) | بهعنوان پیشران اصلی تحول مدلهای کاری |
نکته مهم در تحلیل این ارقام، زمانبندی و پراکندگی نامتوازن فرصتها است. بسیاری از مشاغلی که در آینده رشد میکنند، در حوزههایی هستند که نیازمند مهارتهای پیچیده یا تخصصیاند. در مقابل، نقشهایی که کاهش مییابند، عمدتاً شامل فعالیتهای اداری، دفتری و تکراری میشوند که بهراحتی توسط فناوری جایگزین میشوند.
بنابراین، چشمانداز اشتغال آینده نه صرفاً روشن یا تاریک، بلکه وابسته به ظرفیت تطبیق افراد، سازمانها و دولتها با این تغییرات خواهد بود. این وضعیت مستلزم برنامهریزی مهارتی، سرمایهگذاری آموزشی و بازآرایی سیاستهای اشتغال است.
تحولات بازار کار جهانی تا سال ۲۰۳۰ از خلأ اتفاق نمیافتد. این تغییرات ساختاری ریشه در مجموعهای از روندهای کلان اقتصادی، فناورانه، زیستمحیطی و ژئوپولیتیک دارند. بررسی این محرکها کمک میکند تصویر دقیقتری از «چرا» و «چگونه» تغییر مشاغل آینده به وجود میآید و اینکه کدام روندها به ایجاد فرصت و کدام به حذف شغل منجر میشوند.
بر اساس گزارش آینده مشاغل، پنج دسته عامل اصلی، بیشترین تأثیر را در شکلگیری وضعیت اشتغال جهانی دارند:
پیش از نمایش جدول، باید اشاره کرد که این دادهها بر پایه نظر شرکتهایی است که مورد بررسی قرار گرفتهاند. ارقام نشان میدهد چه درصدی از کارفرمایان، هر عامل را بهعنوان «دگرگونساز مدلهای کسبوکار و بازار کار» ارزیابی کردهاند.
عامل دگرگونی | درصد شرکتهایی که آن را محرک کلیدی میدانند |
گسترش دسترسی دیجیتال | ۶۰٪ |
افزایش هزینههای زندگی / تورم | ۵۰٪ |
تلاش جهانی برای کاهش انتشار کربن | ۴۷٪ |
سیاستهای سازگاری با تغییرات اقلیم | ۴۱٪ |
کندی رشد اقتصادی | ۴۲٪ |
تنشهای ژئوپلیتیک / اختلالات منطقهای | ۳۴٪ |
این آمار نشان میدهد که مهمترین نیروی پیشران تحول، فناوری دیجیتال است؛ نه تنها بهعنوان ابزار اتوماسیون، بلکه بهعنوان بستر اصلی تحول مدلهای کسبوکار و فرایندهای کاری.
همچنین هزینههای زندگی و گذار سبز بهعنوان عوامل همسطح فناوری، محرک تغییرات در تقاضای مهارتی و ساختار مشاغل هستند. در مقابل، گرچه تنشهای ژئوپلیتیکی اثرگذارند، اما نسبت به سایر عوامل اولویت پایینتری دارند.
نکته مهم این است که هیچکدام از این عوامل بهتنهایی عمل نمیکنند. بهعنوان مثال، هوش مصنوعی نه فقط یک تحول فناورانه بلکه عاملی برای فشار اقتصادی (کاهش هزینه)، ضرورت اقلیمی (افزایش بهرهوری انرژی)، و حتی پاسخ به بحرانهای ژئوپلیتیک (خودکفایی فناوری) است.
بنابراین، مشاغل آینده در حوزههایی رشد خواهند کرد که توان پاسخگویی به چند محرک همزمان را داشته باشند. این مشاغل معمولاً در تقاطع فناوری، پایداری، و سازگاری با فشارهای اقتصادی قرار دارند.
تحلیل آینده بازار کار تنها با بررسی شاخصهای کلی کامل نمیشود. باید دید کدام نقشها بیشترین رشد را تجربه میکنند و کدام در معرض حذف یا افول قرار دارند. این بررسی کمک میکند مسیرهای تحصیلی و مهارتی، اولویتگذاری منابع انسانی و سرمایهگذاری آموزشی جهتدار و اثربخش طراحی شوند.
روندها نشان میدهد که رشد اشتغال عمدتاً در دو محور اتفاق میافتد:
در مقابل، نقشهایی که وابسته به فعالیتهای تکراری، قابل اتوماسیون یا بدون ارزشافزوده شناختی هستند، با روند کاهشی مواجهاند.
پیش از معرفی جدول، لازم است تأکید شود که نقشهای در حال رشد را نمیتوان صرفاً بر اساس تیتر شغلی تحلیل کرد. بسیاری از این نقشها در قالب ساختارهای چندمهارتی، بینرشتهای یا پروژهمحور تعریف میشوند.
دسته نقش | نمونه مشاغل | ویژگیهای کلیدی |
فناوری و داده | توسعهدهنده نرمافزار، متخصص هوش مصنوعی، تحلیلگر داده | مبتنی بر مهارتهای دیجیتال و حل مسئله پیچیده |
مشاغل سبز | مهندس انرژیهای تجدیدپذیر، متخصص خودروهای الکتریکی، مهندس محیطزیست | پیوند با سیاستهای اقلیمی و گذار سبز |
مراقبتی و آموزشی | پرستار، مددکار اجتماعی، معلم متوسطه | ناشی از پیری جمعیت یا رشد جمعیت جوان |
خدمات لجستیکی و شهری | راننده تحویل کالا، کارگر ساختمانی، کارکنان صنایع غذایی | مبتنی بر تقاضای مصرفی، تجارت آنلاین و زیرساخت شهری |
این دستهها از نظر رشد مطلق یا رشد درصدی متفاوتاند. بهعنوان مثال، ممکن است یک شغل رشد درصدی بالایی داشته باشد اما سهم کوچکی از کل بازار کار را تشکیل دهد (مانند متخصص یادگیری ماشین)، در حالی که برخی مشاغل مانند کشاورزی یا لجستیک، رشد عددی بالایی دارند هرچند نرخ رشد آنها پایینتر است.
رتبه | عنوان شغلی | حوزه فعالیت | دلایل رشد |
---|---|---|---|
1 | متخصص هوش مصنوعی و یادگیری ماشین | فناوری | رشد سریع AI در کسبوکارها |
2 | متخصص پایداری (Sustainability) | محیطزیست / انرژی | سیاستهای اقلیمی و ESG |
3 | تحلیلگر هوش تجاری (BI Analyst) | داده و تصمیمسازی | تصمیمسازی مبتنی بر داده |
4 | تحلیلگر امنیت اطلاعات | امنیت سایبری | افزایش تهدیدهای دیجیتال |
5 | مهندس فینتک | فینتک / بانکداری | دیجیتالیشدن خدمات مالی |
6 | تحلیلگر و دانشمند داده | داده | رشد تقاضا برای تحلیل پیشبین |
7 | مهندس رباتیک | صنعت و اتوماسیون | توسعه رباتهای صنعتی و خدماتی |
8 | مهندس برق و الکترونیک | انرژی / صنعت | انتقال به انرژیهای هوشمند |
9 | اپراتور ماشینآلات کشاورزی | کشاورزی | کشاورزی مکانیزه و هوشمند |
10 | متخصص تحول دیجیتال | مشاوره / مدیریت | دیجیتالیسازی فرآیندهای سازمانی |
11 | مهندس انرژیهای تجدیدپذیر | انرژی | گسترش انرژی خورشیدی و بادی |
12 | متخصص اتوماسیون فرآیند | تولید | بهینهسازی تولید صنعتی |
13 | کارشناس حفاظت محیطزیست | محیطزیست | تقاضای نظارتی و پروژههای اقلیمی |
14 | کارگر ساختمانی | ساختوساز | رشد پروژههای عمرانی شهری |
15 | مدرس دانشگاه و آموزش عالی | آموزش | نیاز به آموزش مهارتهای نوین |
16 | تکنسین مهندسی مکانیک | تولید / خدمات | رشد صنعت پیشرفته و تعمیرات |
17 | راننده کامیون و اتوبوس سنگین | حملونقل | افزایش تجارت و لجستیک |
18 | مدرس آموزش فنی و حرفهای | مهارتآموزی | بازآموزی نیروی کار در حال انتقال |
19 | برقکار صنعتی / ساختمانی | ساختوساز / انرژی | توسعه زیرساختهای شهری |
20 | مهندس عمران | عمرانی | تمرکز بر شهرسازی و بازسازی |
بیشتر مشاغل در حال حذف به فعالیتهایی تعلق دارند که قابل دیجیتالیشدن، اتوماسیون یا برونسپاری هستند.
دسته نقش | نمونه مشاغل | دلایل کاهش تقاضا |
خدمات دفتری | کارمند ورود داده، صندوقدار، متصدی پست یا بانک | قابل اتوماسیون، ارزش شناختی پایین |
فروش و خدمات پایه | فروشنده حضوری، صندوقدار فروشگاه، پذیرشگر | جایگزینی با پلتفرمهای دیجیتال و سیستمهای سلفسرویس |
پشتیبانی ساده IT | مسئول پشتیبانی تلفنی، راهبر سیستم | تجمیع خدمات و جایگزینی با آموزش خودکار |
خدمات عمومی پایینمهارت | نیروی خدمات، کارگر ساده | فشار هزینهای بر بنگاهها و مهاجرت به سمت بهرهوری بالاتر |
نکته مهم در تفسیر این جدول، عدم تقارن در سرعت حذف و جایگزینی است. نقشهایی که حذف میشوند اغلب به مهارتهای عمومی وابستهاند و در مقایسه با مشاغل رو به رشد، بازآموزی آنها دشوارتر است مگر با سیاستهای فعال و برنامهریزی دقیق مهارتی.
رتبه | عنوان شغلی | حوزه فعالیت | دلایل حذف / افول |
---|---|---|---|
1 | کارمند باجه بانک | خدمات مالی | بانکداری آنلاین و خودکارسازی |
2 | کارمند اداره پست | خدمات عمومی | جایگزینی دیجیتال و کاهش ارسال فیزیکی |
3 | صندوقدار فروشگاه | خردهفروشی | سیستمهای سلفسرویس |
4 | کارمند ورود داده | دفتری | اتوماسیون و OCR |
5 | منشی اجرایی و اداری | اداری | نرمافزارهای مدیریت و اتوماسیون |
6 | کارمند ثبت موجودی و انبار | زنجیره تأمین | خودکارسازی انبارها |
7 | کارگر خط تولید / کارخانه | تولید | رباتها و خطوط تولید هوشمند |
8 | مسئول چیدمان و انبار | فروشگاه / انبار | سیستمهای لجستیکی پیشرفته |
9 | کارمند حسابداری پایه | مالی | نرمافزارهای حسابداری آنلاین |
10 | بازاریاب حضوری | فروش | دیجیتالیشدن بازاریابی و تبلیغات |
11 | بازاریاب تلفنی (تلهمارکتر) | فروش / خدمات | مقاومت مشتریان و قوانین محدودکننده |
12 | کارمند آمار و بیمه | مالی / دولتی | تجمیع داده و سیستمهای هوشمند |
13 | منشی عمومی | اداری | جایگزینی با ابزارهای سازمانی |
14 | مسئول اطلاعات مشتریان | پشتیبانی | چتباتها و CRM خودکار |
15 | تکنسین نصب خطوط تلفن | زیرساخت ارتباطی | جایگزینی با شبکههای بیسیم |
16 | مسئول دریافت سفارش | فروش | نرمافزارهای فروش و ثبت سفارش آنلاین |
17 | مسئول حقوق و دستمزد | مالی | اتوماسیون حقوق و مالیات |
18 | بایگان / مسئول کپی | اداری | دیجیتالیسازی کامل اسناد |
19 | اپراتور تلفن مرکزی | ارتباطات | سیستمهای VoIP و خودکارسازی پاسخگویی |
20 | تایپیست و پردازشگر متن | اداری | نوشتار صوتی، هوش مصنوعی، OCR |
توزیع نامتوازن رشد و افول در مشاغل، به این معناست که صرفاً ایجاد فرصت شغلی کافی نیست. افرادی که در معرض حذف شغلی قرار دارند، در اغلب موارد برای ورود به نقشهای جدید نیازمند مهاجرت مهارتی جدی هستند. این مهاجرت بدون مداخلهی دولتها، بنگاهها و نهادهای آموزشی، به شکل خودکار اتفاق نمیافتد.
تحولات بازار کار بدون دگرگونی در تقاضای مهارتها ممکن نیست. گزارشها نشان میدهد که مشاغل در حال رشد ـ بهویژه آنهایی که به حوزههای فناوری، پایداری، مراقبت و تحلیل داده تعلق دارند ـ همگی به مجموعهای از مهارتهای جدید نیاز دارند.
پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰، حدود ۳۹ درصد از مهارتهای اصلی مورد نیاز نیروی کار بهطور کامل تغییر یابند. این رقم بهتنهایی نشاندهنده شدت تحول در ماهیت کار است. آنچه در گذشته ارزش محسوب میشد، ممکن است در آینده ناکارآمد تلقی شود؛ در مقابل، مهارتهایی که امروز نادر تلقی میشوند، به هستهی عملکرد شغلی آینده تبدیل خواهند شد.
پیش از معرفی فهرست مهارتها، باید اشاره کرد که تمرکز اصلی شرکتها در چشمانداز ۲۰۳۰، نه بر مدارک تحصیلی یا تجربه پیشین، بلکه بر قابلیت سازگاری، تفکر تحلیلی و سواد فناورانه خواهد بود.
مهارتهایی که طبق گزارش در «هستهی مورد انتظار کارفرمایان» قرار دارند:
این مهارتها بهعنوان پایههای اساسی «بهرهوری در مشاغل آینده» شناخته میشوند و در اغلب نقشهای میانمهارت تا تخصصی مشترکاند.
همزمان با این هسته، برخی مهارتها با شیب سریعتری در حال افزایش اهمیت هستند و باید در اولویت آموزش و توسعه قرار گیرند.
مهارت | عامل رشد | کاربرد اصلی |
تسلط بر هوش مصنوعی و کلانداده | تحول فناورانه | تحلیل کسبوکار، بهینهسازی فرایند، تصمیمسازی |
امنیت شبکه و سایبری | رشد تهدیدات دیجیتال | زیرساختهای IT، داده، حریم خصوصی |
خلاقیت و نوآوری | اشباع بازار و نیاز به تمایز | طراحی خدمات، محتوا، محصول |
یادگیری مادامالعمر | ناپایداری مهارتها | انطباق مستمر با تغییرات شغلی |
طراحی تجربه کاربر و تعاملات انسانی–ماشینی | پیشرفت رابطها | کاربرد در فناوریهای تعاملی و محصولمحور |
این مهارتها بهویژه برای شغلهای مرتبط با فناوری، تحلیل، مهندسی داده، طراحی سیستمهای دیجیتال و آموزش پیشرفته اهمیت دارند.
پیش از جدول، باید یادآور شد که مهارتهای پایدار الزاماً در حال کاهش اهمیت نیستند؛ اما برای رقابت در بازار آینده، کافی نخواهند بود.
مهارتهای پایدار (هسته) | مهارتهای در حال اوجگیری |
تفکر تحلیلی و منطقی | کلانداده و AI |
تابآوری و انعطاف ذهنی | امنیت سایبری |
سواد دیجیتال | طراحی تجربه کاربر (UX) |
ارتباط و نفوذ اجتماعی | خلاقیت و حل مسئله خلاق |
خودانگیزشی و انضباط فردی | یادگیری سریع و پیوسته |
این دادهها تأکید میکنند که ترکیب مهارتهای انسانی–فناورانه کلید موفقیت در بازار کار آینده خواهد بود.
نکته مهم درک این واقعیت است که در بازار کار جدید، تمرکز از «دانش ثابت» به سمت «قابلیت یادگیری مستمر» حرکت میکند. افرادی که توان ترکیب خلاقیت با سواد دیجیتال و تصمیمسازی تحلیلی را داشته باشند، نسبت به افرادی با تجربههای سنتی، مزیت رقابتی بالاتری خواهند داشت.
با پیشرفت هوش مصنوعی، اتوماسیون و سیستمهای خودکار، سؤال محوری بسیاری از مدیران، کارمندان و سیاستگذاران این است: کدام کارها را ماشینها انجام خواهند داد و کدام همچنان به انسانها واگذار میشود؟
بر اساس پیشبینیهای موجود، بازار کار تا سال ۲۰۳۰ به سمت تقسیم سهگانه وظایف حرکت میکند:
این تغییر نه تنها بر حذف برخی مشاغل بلکه بر بازتعریف نقشهای باقیمانده نیز تأثیر میگذارد.
نمودار دایرهای یا سهقسمتی که توزیع وظایف را به شکل زیر نمایش دهد:
این نمودار برگرفته از تحلیل کیفی گزارش است و مقادیر آن بهصورت تقریبی و قابل تفسیر هستند.
این بازتوزیع سهگانه، باعث تغییر در شکل تعریف نقشها و انتظارات شغلی خواهد شد. بهطور خاص، افراد موفق در بازار کار ۲۰۳۰ کسانی خواهند بود که توانایی همکاری مؤثر با فناوری را داشته باشند، نه صرفاً انجام مستقل کار یا مقاومت در برابر اتوماسیون.
ویژگیهای نقشهای انسانی در این ساختار:
ویژگیهای وظایف ماشینی:
ویژگیهای وظایف ترکیبی انسان–ماشین:
با افزایش سرعت تغییرات فناورانه و ساختاری در مشاغل، سازمانها نمیتوانند با الگوهای سنتی منابع انسانی ادامه دهند. واکنش موفق به بازار کار ۲۰۳۰، مستلزم رویکردی فعال، انعطافپذیر و پیشنگرانه است که شامل بازطراحی نقشها، ارتقای مهارتهای نیروی انسانی و مدیریت سازگار استعداد میشود.
بر اساس گزارش WEF، سه مسیر اصلی تطبیق منابع انسانی با بازار کار آینده شناسایی شده است:
اگر فرض کنیم ۱۰۰ نفر در یک سازمان فعالیت میکنند، توزیع احتمالی آنها در واکنش به تغییرات بازار کار به شکل زیر خواهد بود:
دستهبندی | نسبت از کل نیروها | توضیح |
ارتقا در نقش فعلی | ۲۹٪ | افرادی که با آموزش جزئی در همان نقش باقی میمانند |
ارتقا + جابهجایی داخلی | ۱۹٪ | افرادی که به نقش جدید منتقل میشوند |
جابهجایی بدون ارتقا | ۱۱٪ | افرادی که موقعیت فعلی خود را از دست میدهند و جایگزین نمیشوند |
بدون نیاز به تغییر | ۴۱٪ | نقشهایی که تحت تأثیر مستقیم نیستند (موقتاً پایدار) |
این مدل، نیاز به آموزش هدفمند و بازطراحی ساختار سازمانی را برجسته میکند.
پیش از نمایش جدول زیر، تأکید میشود که این اقدامات بر مبنای پاسخهای رسمی شرکتها در نظرسنجی جهانی تنظیم شده است و از برنامههای واقعی سازمانها در صنایع مختلف استخراج شدهاند.
اقدام | درصد شرکتهایی که آن را اجرا میکنند |
ارتقای مهارت کارکنان موجود | ۸۵٪ |
جذب استعداد با مهارتهای جدید | ۷۰٪ |
انتقال نیرو از نقشهای کاهشی به رشدی | ۵۰٪ |
حذف یا کاهش نقشهای کماثر | ۴۰٪ |
تمرکز بر رفاه روانی و سلامت کارکنان | ۶۴٪ |
سازمانها بیشتر به سرمایهگذاری بر نیروی انسانی موجود تمایل دارند تا صرفاً استخدام نیروهای جدید.
تمرکز صرف بر «جذب نیروی جدید» به دلیل کمبود استعدادهای آماده، پاسخگو نخواهد بود. موفقترین سازمانها تا ۲۰۳۰، آنهایی هستند که از امروز:
دگرگونی بازار کار صرفاً با ابتکار عمل شرکتها یا تلاش فردی نیروی کار قابل هدایت نیست. تغییرات گستردهای مانند خودکارسازی، گذار سبز، یا جهش در تقاضای مهارتهای پیشرفته، نیازمند زیرساختی عمومی برای مهارتافزایی، حمایت از مشاغل انتقالی، و ایجاد انگیزه در استخدامهای جدید است.
بر اساس گزارش WEF، سیاستهای مؤثر در این حوزه به سه دستهی اصلی تقسیم میشوند:
در نظرسنجی جهانی از شرکتها، از آنها خواسته شده بود که سیاستهای حمایتی دولتها را از نظر اثربخشی رتبهبندی کنند. نتیجه نشان داد که سازمانها بیشترین اثربخشی را برای اقدامات زیر قائل هستند:
سیاست حمایتی | درصد شرکتها که آن را اثربخش میدانند |
تأمین مالی آموزش کارکنان | ۶۵٪ |
تسهیل در دسترسی به برنامههای مهارتآموزی | ۶۱٪ |
حمایت از جذب افراد از اقشار آسیبپذیر | ۴۹٪ |
ارتقای زیرساختهای دیجیتال | ۴۴٪ |
اصلاح قوانین استخدام و قراردادهای کاری | ۳۹٪ |
همانطور که دیده میشود، اولویت سیاستگذاران باید در حوزه سرمایه انسانی و مهارتآموزی عمومی باشد، نه صرفاً تغییر مقررات یا پرداخت یارانههای عمومی.
یکی از روندهای پررنگ شده تا ۲۰۳۰، افزایش توجه سازمانها به تنوع، برابری و شمول است. بر اساس دادهها:
این روند نشان میدهد که برنامههای استخدامی و مهارتآموزی باید فراتر از بازده اقتصادی صرف، به جنبههای عدالت اجتماعی و برابری فرصت نیز توجه داشته باشند.
یکی از چالشهای بنیادین، ناهماهنگی میان نظام آموزشی فعلی و مهارتهای موردنیاز بازار کار ۲۰۳۰ است. اکثر دولتها نیازمند بازطراحی آموزش رسمی هستند، از جمله:
موفقیت در بازار کار آینده بدون حضور فعال دولت و سیاستگذار ممکن نیست. تنها از طریق طراحی صحیح سیستمهای مهارتآموزی، حمایت هدفمند از تغییر شغل، و اصلاح سیاستهای استخدام و قراردادهای کاری میتوان از فرصتهای واقعی مشاغل آینده استفاده کرد.